حکایت کوتاهی از شرلوک هلمز

 
شرلوک هلمز، کارآگاه معروف، و معاونش واتسون رفته بودند صحرانوردی و شب هم چادری زدند
 
و زیر آن خوابیدند. نیمه های شب هلمز بیدار شد و آسمان را نگریست.
 
بعد واتسون را بیدار کرد و گفت: "نگاهی به بالا بینداز و به من بگو چه می بینی؟

" واتسون گفت:"میلیون ها ستاره می بینم".هلمز گفت: "چه نتیجه ای می گیری؟
 
 واتسون گفت: "از لحاظ روحانی نتیجه می گیرم که خداوند بزرگ است
 
و ما چقدر در این دنیا حقیریم.
 
از لحاظ ستاره شناسی نتیجه می گیرم
 
که زهره در برج مشتری ست، پس باید اوایل تابستان باشد.
 
از لحاظ فیزیکی نتیجه می گیرم که مریخ در محاذات قطب است،
 
پس باید ساعت حدود سه نیمه شب باشد 

شرلوک هلمز قدری فکر کرد و گفت:
 
 "واتسون! تو احمقی بیش نیستی!
 
نتیجه ی اول و مهمی که باید بگیری این است که چادر ما را دزدیده اند

حرف دل...!

 

زمانی دوست داشتن هنر بود

 

 اما اکنون

 

حماقتی بیش نیست ..!

با من ...!

 

بیا تا لیلی و مجنون شویم افسانه اش با من



بیا با من به شهر عشق رو کن خانهاش با من



نگو دیوانه کو زنجیر گیسو را زهم وا کن



دل دیوانه ی دیوانه ی دیوانه اش با من



بیا تا سر به روی شانه ی هم راز دل گوییم


اگر مویت به رویت شد پریشان شانه اش با من



نگو دیگر به من اندر دل اتش نمیسوزد



تو گرمم کن به افسونت گرمی افسانه اش با من



چه بشکن بشکنی دارد فلک بر حال سرمستان



چو پیمان بشکنی بشکستن پیمانه اش با من


در این دنیای وا نفسای بی فردا



خدایا عاشقان را غم مده شکرانهاش با من

داستان خیلی خیلی کوتاه اما جالب ...!

 

مرد درحال تمیز کردن ماشین بود

 

 که متوجه شد پسر 8 ساله اش بر روی ماشین خط می اندازد

 

مرد با عصبانیت چندین مرتبه ضربات محکمی بر دست کودک زد

 

 بدون اینکه متوجه آچاری که در دستش بود شود

 

در بیمارستان کودک انگشتانش را از دست داد کودک پرسید:

 

پدر انگشتانم کی رشد می کند؟

 

مرد نمی توانست سخنی بگوید به سمت ماشین بازگشت

 

 و شروع کرد به لگد کردن ماشین

 

و چشمش به خراشی که کودک کشیده بود خورد که نوشته بود

 

دوستت دارم پدر

ممنونم...!

 

از تمام کسانی که از من متنفرند ممنونم

 

 آن ها مرا قوی تر میسازند از کسانی که مرا دوست دارند ممنونم

 

آن ها قلبه مرا بزرگتر میکنند

 

از کسانی که مرا ترک میکنند ممنونم

 

آن ها به من می اموزند که هیچ چیز تا ابد ماندنی نیست

 

از کسانی که با من میمانند ممنونم

 

آنان بمن معنای دوست واقعی را نشان میدهند.

 

شما از چه کسانی ممنونید؟؟