دیشب ساختمون کناریمون آتیش گرفته بود با بابام سریع لباس پوشیدیم بریم کمک...
مامانم یهو داد زد وایستید دارید میرید آشغالارم بزارید جلو در!
من :|
بابام :|
حقوق بشر :|
روحیات لطیفِ زنانه :|
هیچی دیگه منو بابام دیگه بیخیال شدیم نرفتیم :|
دیشب ساختمون کناریمون آتیش گرفته بود با بابام سریع لباس پوشیدیم بریم کمک...
مامانم یهو داد زد وایستید دارید میرید آشغالارم بزارید جلو در!
من :|
بابام :|
حقوق بشر :|
روحیات لطیفِ زنانه :|
هیچی دیگه منو بابام دیگه بیخیال شدیم نرفتیم :|
سر سفره دیدم غذا خیلی شور شده به مامان گفتم :
چرا اینقد غذا بی نمکه ...؟
گفت : اتفاقا من کلی نمک خالی کردم تو غذا ...
گفتم هاااااا ... !
اگه الان میگفتم غذات شوره میگفتی ما اصلا یه ماهه نمک نداریم تو خونه ...!
خواستم خودت اعتراف کنی ... !
حالا کافیه یکیشونو پاک کنم...
آقا تو این شبکه های خارجی
یه جوری تبلیغ نوار بهداشتی بالدار می کنن
که دلم میخواد یه سری پریود بشم
و خوشحال و شاد الکی بپرم اینور و اونور...!
پرستاره گفت برو بخواب رو تخت ، شلوارت رو بکش پایین تا بیام
منم دیدم تخت تو اتاق خالی هست رفتم کشیدم پایین و
خوابیدم رو تخت!
یه 10 دقیقه گذشت دیدم هی صدا میزنه آقای فلانی!
منم صدا زدم اینجام!
اومد زد زیرخنده گفت :
چرا اینجا خوابیدی؟گفتم برو تزریقات نه اتاق انتظار!
برگشتم دیدم پشت سرم 20 تا آدم رو صندلی نشستن و
من 10 دقیقه داشتم براشون نمایش باسن مبارک میدادم!!!!
سلام ، ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺍﻋﻼﻡ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ :
ﻣﻦ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﯿﺮﻡ ﺗﻮ ﯾﻪ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺩﻭ ﻧﻔﺮﻩ...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
همه چی اوکیه!!فقط یه نفر کم دارم واسه شروعش
بهش ميگن راحت باش؛
منفجر ميشه
بی سرو صدا، وسایلتونو جمع کنین با صف بیاید برید تو حیاط ...
تا دیـــروز همه از چایــــی بدشــــون میومد !
.
.
.
.
.
.
,
ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎﯾﺖ ﺧﯿﺲ ﺍﺳـــﺖ . . .
ﺑﺎﺯ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺭﻓﯿﻖ ﻧﺎﺑﺎﺑﺖ . . .
ﻧﺎﻣﺶ ﭼﯽ ﺑﻮﺩ؟
ﻫﺎﻥ !
ﺑﺎﺭﺍﻥ . . .
ﺑﺎﺯ ﺑﺎ “ ﺑﺎﺭﺍﻥ” ﻗﺪﻡ ﺯﺩﯼ ؟
ﻫﺰﺍﺭ ﺑﺎﺭ ﮔﻔﺘﻢ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺭﻓﯿﻖ ﺧﻮﺑﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻫﺎ . . .
ﻫﻤﺪﻡ ﺧﻮﺑﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺭﺩ ﻫﺎ . . .