عارفی را گفتند:





دنیا را چگونه می بینی؟





گفت:





آنچنان که بدون رضایتِ من





برگی از درخت نمی افتد!!





گفتند :





مگر تو خدایی؟!!!





گفت :





نه!،





راضی ام به رضای خدا....