عجب وفـــايـــي دارد اين دلتنگــــي...!
تنهـــــاش که ميـــذاريـــي ميــري تو جمـــع و کلّي ميگـــي وميخنــــدي
بعد کـــه از همه جـــدا شدي از کـُنـــج تاريکـــي مياد بيرون
مي ايستـــه بغـــل دستــت
دســت گرمشـــو ميذاره رو شونت
بر ميگـــرده در گوشت ميگـــه:
خـــوبــي رفيـــق؟؟!!بـــ
+ نوشته شده در پنجشنبه سیزدهم تیر ۱۳۹۲ ساعت 15:10 توسط ₪..مـــــحـــمــد..₪ √
|
آدمک آخر دنیاست بخند √