مائیم و سالهای زیادی کنار ِهم

در ازدحام آنچه که دادی کنارِ هم

شاید زمان زمینه ی اهلی شدن نبود

ما را درون مرز نهادی کنار هم

بی خود، چقدر پنجره با خود نگاشتم

با دفتر و مداد و سوادی کنار هم

وقتی رسیدنم به تو در بند ِواژه هاست

وقتی نشسته اند به یادی کنار هم

ای آشنا برای تو، از من چه مانده جز

دو دست ِنقطه چین و مدادی کنار هم
□□
این روزهای یخ زده هم دشمن من اند

تنها برای عمر زیادی کنار هم



از اکبر رضائی

یادمان رفت شقایق دل داغی دارد


شاپرک در بغل شمع چه حالی دارد


آنقدر محو تماشای قفسها شده ایم


یادمان رفت که یاد دوست کردن چه صفایی دارد

:D

قرائتي:

دختر خوب دختريه که با هیچ پسری دوست , چی؟ نشه !!

دوست شد چی؟ خونه پسره نِرِه!!

خونه پسره رفت چی؟ بوس نِدِه !!

بوس داد چی؟... يه صلوات بفرستيد!

الان اومدم یه فیلم دانلود کنم time

 داد که 8سال و 6 ماه و 21 ساعت دیگه دانلود

 تموم میشه . . :|


آینده :|

جهان در سال 2020 :|

موجودات و کائناتی که هنوز به دنیا نیومدن :|

نوستاراداموس :|

نوستارا با ناموس :|
 
وزیر ارتباطات :|

وزارت بهداشت و صنایع دستی و شیمیایی :|

محمد و نوه هاش :|

:D

این روزا انقدر تو فسبوک جمله های

 عاشقانه و شکست عشقی خوندم جدی جدی

 باورم شده یکی ترکم کرده رفته :|:D



الان منتظرم برگرده

:D

دخترای دانشجویی که از این مقنعه جدیدا سرتون می کنید

و بنداشو رو سرتون پاپیون میزنید " خَعلی باحالید ،

منو یادِ دوس دختر میکی موس میندازید!

دلم تنگه مثل ابرهای تیره

توی حسی مثل زندون اسیره

باید کاری کنی آروم بگیرم

باید یک لحظه دستاتو بگیرم

باید برگردی امشب باز به این خونه

باید این لحظه ها یادت بمونه
--------------
داری دل میزنی دل میکنی تو کم کم

بهت حق میدم من حالتو میفهمم

نبض احساستو میگیرم و حالت خوش نیست

این دفه نیست من خیره تو فـــالت خوش نیست

دارم میبازمت ای داد بی داد

خودم کردم که لعنت بر خودم باد

دارم میبازمت ای داد بی داد خودم کردم که لعنت بر خودم باد

خلاصه2 آهنگ جدید مرتضی پاشایی

عشق تو شوخی زیبایی بود که خداوند با قلب من کرد.

زیبا بود...اما شوخی بود...

حالا...تو بی تقصیری...

خدای تو هم بی تقصیر است...!

من تاوان اشتباه خودرا پس میدهم...!

تاوان تمام این تنهایی جدی گرفتن ان شوخی است.

به سلامتیه پسرا

نه واسه ریشو قدشون...واسه معرفتشون

به سلامتی دخترا

نه واسه چشمای نازو !پوستای صافشون...

واسه قلبهای پاکشون

به سلامتی خودم نه واسه این حرفام ...

 واسه این که مرهم ندارم واسه دردام

¤ ¤ وصیت نامه ی وحشی بافقی ¤ ¤

روز مرگم ,

هر که شیون کند از دور و برم دور کنید ,

همه را مســــت و خراب از مــــی انــــگور کنیـــــد ,

مزد غـسـال مرا سیــــر شــــرابــــــش بدهید ,

مست مست از همه جا حـــال خرابش بدهید ,

بر مزارم مــگــذاریــد بـیـــاید واعــــــظ ,

پـیــر میخانه بخواند غــزلــی از حــــافـــظ ,

جای تلقــیـن به بالای سرم دف بـــزنیـــد ,

شاهدی رقص کند جمله شما کـــف بزنید ,

روز مرگــم وسط سینه من چـــاک زنیـد ,

اندرون دل مــن یک قـلمه تـاک زنـیـــــــد ,

روی قــبـــرم بنویـسیــد وفــــادار برفـــت ,

آن جگر سوخته خسته از این دار برفــــت .. .

ما گول خوردیم . . .

وقتی گفتند:

"سلام "
...
" سلامتی می اورد"

از همان روز که به عشق گفتیم:

"سلام"

تا به امروز . . .

تب کرده ایم!

چه سلامی؟ !

چه علیکی ؟ !

خدا خیرتان دهد !

ما جوابی از عشق هم نگرفتیم ! ! !

پشــــت گـــــردنـــم...

کمـــی پــاییــــن‌تــر از

نقطــــه‌ای کـــه آخــــرین تــــار مـــــوی بلنـــــدم روییــــده،

جــایـــــی کـــــه گــــود میشـــود،

همــان جایــــی کـــه …

هیــــچ، بیخیـــــال!

درد میکنــــــد،

دردی بــــــه وسعــــــت خالـــــی مانـــــدن جای لـــــب‌هـــــایت!!!!!!

وقتی نیستی مثل آفتاب دم دمای غروب که تابی به موندن و رفتن نداره

منم بی تابم

مثل ابری که نمی باره منم نایی به گریه ندارم

مثل زمین خشک به انتظار قطره آب منم به انتظار ذره محبتم

وقتی نیستی پنجره بهانه برای وا شدن نداره

انگاری رو پنجره پرده سیاهی کشیدند چقدر دنیا تاره

بادی که برگ هایه تو کوچه خلوت رو جارو میکنه

و صدایی که سکوت رو میشکونه

و نگاه من که دنبال تو می گرده

وقتی نیستی ساده بگم خیلی سخته

وقتی نیستی همچو دریا پریشونم

غمی تو دل دارم و دلگیرم

مثل غروب

:D

یه دوستی دارم از صورتش 700 تا گناه کبیره میباره از بس گناه کرده ،
تو ماه رمضون بم میگه روزه گرفتی ؟

گفتم نه

میگه : خاک تو سرت !!!


بلاد کفر :|
شیاطین :|
جهنم :|
جرجیس :|
صدام حسین :|
آکادمی گوگوش :|
اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی :|
زلزله زدگان آذربایجان :|
اون 2 تا فرشتها که رو دوش سمت چپ و راست نشستن :|

محمد در حال راه رفتن وسط اتوبان جهت خودکشی

مرد هر چقدرم که مغرور باشه ...

خشن و محکم و سخت باشه ...

بازم یه وقتایی که ناراحته و یه مشکلی براش پیش میاد ...

انگار فقط یه زن میتونه با نوازش و صدای گرمش آرومش کنه ...


سلامتی همه زنها و دخترا ...

که بعضی وقتا یه حس ارامشیو به مرد میدن ...

که هیچ مردی نمیتونه به زن بده...

:D

خاطراتِ تهران محاله یادم بره ,

اونهمه عشق و حال محاله یادم بره !


[آواز دست جمعی سران غیرمتعهدها
 داخل اتوبوس - پایانِ اجلاس]

:D

امـــــــــروز LCD لپ تاپمو


 پاک کردم و فهمیدم


دختری که دوسش دارم

 "خــــــــــــــــــــــال " نداره ... !!!

گم شده در شلوغی دستانت،دستانم

کجای قصه ات بودم؟

نمی دانم،نمی دانم!

مپرس حالم

که بیزارم

از این تکرار طوطی وار

و می ترسم

از این دستان خوش انکار

من و حسرت دو ده سال است می سازیم

مرا با غم رهایم کن

اسیر راه ِ بی راهم

بیا و سر به راهم کن

اگر دستت به نا محرم رسیده است

خیالت جمع،که من هم

به دستانم دل شب دارم اکنون

من و شب خویشی دیرینه داریم

غم خود را به یکدیگر سپاریم.

داشتن ات....

مثــل نم نم باران ، جاده ی شمال ،

مثل مستی بعــد از اولین پیک هایِ شــراب

مثل خواب بعـــدازظهر ...

مثل بوسه هایِ تند تند و یواشکی...

مثل آهنگ های قدیم کریستی برگ ...

مثل دیالوگ های فیلم شب یلدا ...

مثل آن بغلی که عاشق ات است ،

 جدا نمی شود ، تنهات نمی گذارد...

و مثل برگشتن آدمی که سالها منتظرش بودی...

آی می چسبــد....

آی می چسبد....

در سراشيبي که نامش زندگيست

با همه بيگانگي ها ميروم

در سکوت سرد غمگين زمان

بي هدف بي يار و تنها ميروم

در سراشيبي که نامش زندگيست

مي روم شايد که در دشت بزرگ

باز يابم آنچه را گم کرده ام

تصمیم داشتم که تو را یک غزل کنم

اما نخواستی که به قولم عمل کنم!

اینک برای تک تک_ آن لحضه های ناب

باید که از سکوت و طلاقی حضـر کنـم

لبهام هم پر_ نیش و کنــایه هاسـت

زنبور می شوم که لبت را عسل کنم

راحت کنار می روم از این پیش روی تو

تا انزوای این معادله را هم ، حــل کنم

من روی خط زلــزلــه ات کـوهـتـر ز کــوه !

اما تو خواستی که فاصله ها را گسل کنم

باید به زندگی ی_ رو به تباهی جهت دهم

اصلا درست نیست کـه اینـگـونه سـر کنم

کوچک باش و عاشق

چرا که عشق میداند آیین بزرگ کردنت را

بگذار عشق خاصیت تو باشد

نه رابطه خاص تو با دیگری

فرقی نمیکند گودال آب کوچکی باشی یا دریای بیکران


زلال که باشی

آسمان در توست

براي همه خوب باش؛

اونكه فهميد هميشه كنارته و بيادت . .

اونكه نفهميد؛

يه روز ميفهمه كه ديره و فقط دلش
براي خوبيات تنگ ميشه . . .

:D

یه دوس دختر مو فرفری

 هم نداریم،

لپشو بکشیم بگیم:

چطوری بَبَعیه من :)

جسمی شکسته و... روحی پر از خراش

عاشق نمیشوم ، دلواپسم نباش

دستانی از تهی ، پاهایی از ورم

فکر مرا نکن ، امروز بهترم ...

حال مرا مپرس ، چیزی مهم که نیست ...

این دل‌شکستگی ، اقرار بی‌کسی‌ست

درگیر من مشو ، همدم نمیشوم

حوا مرا ببخش ... آدم نمیشوم ...

تقصیر تو نبود ، نه من نه بخت خود

تو عشق خط زدی ، من خواستم نشد

درگیر عادتم ، سرگرم خود شدم

در مرز یک سقوط ، دیگر نه تو نه من ...

از پشت این سکوت ، از این نقاب و نقش

حال مرا بفهم ، جرم مرا ببخش

امروز بهترم ... حوا بیا ببین

دل‌تنگ من مباش ، من مرده‌ام ... همین !

شکل خودم شدم ... تلخ و بدون ره

در انتهای خویش ، حال مرا بفهم

شکلی شبیه خود ، با چشم گریه‌سوز

باور نمیکنم، آئینه را هنوز ...

از پشت این سکوت ، از این نقاب و نقش

حال مرا بفهم ، جرم مرا ببخش

امروز بهترم ، حوا بیا ببین

دل‌تنگ من مباش ، من مرده‌ام ... همین !

جسمی شکسته و ... روحی پر از خراش

عاشق نمیشوم ، دلواپسم نباش

دستانی از تهی ، پاهایی از ورم

فکر مرا نکن ، امروز بهترم ...

حال مرا مپرس ، چیزی مهم که نیست ...

این دل‌شکستگی ، اقرار بی‌کسی‌ست

درگیر من مشو ، همدم نمیشوم

حوا مرا ببخش ... آدم نمیشوم ...

:D

منم


.

.

.

.

.

.

.
دکتر شریعتی پشت آیفون

مادري دارم آرام

بي پروا از سكوت آب ها

شوقش از برگ درختان افزون

نگاهش لطيف تر از انوار بهار

كلامش آفتاب ،صدايش باران ..
...
مادري دارم كه خواندن نمي دانست

ولي درس زندگي آموخت

آموخت كه چگونه گل را شاد كنم

عشق را بفهمم

دشت دل را خوشه خوشه پر كنم از گل شقايق

آموخت كه چگونه دوست بدارم زندگي را ..

گفتند ستاره را نمی توان چید ...
و آنان که باور کردند...
برای چیدن ستاره ... حتی دستی دراز نکردند...
 اما باور کن ...
 که من به سوی زیباترین و دورترین ستاره...
 دست دراز کردم... و هر چند دستانم تهی ماند ...
اما چشمانم لبریز از ستاره شد..

تازگیا مد شده میگن عشقت رو ول کن ...

اگه برگشت مال خودته ...

اگه برنگشت از قبل ماله تو نبوده ...

آخه لعنتی مگه داریم کفتربازی می کنیم؟؟!!!....

دیشب جدا شدیم

امروز کارت عروسیش رسید دستم...!

رو کارتش نوشته....

سالیان دلباختگان...

 بالاخره بهم رسیدند

آتیش گرفتم خوندم...